به نام خدا و با یاد راه خدا
اگر یک فعال اجتماعی، یک دردمند اجتماعی یه انسانی که درد دیگران را درد خودش بداند به جوامع انسانی امروز نگاه کند میبیند که اکثر مردم در خط فقر قرار دارند و در بعضی جوامع فاجعه انسانی رخ میدهد اگر بخواهیم بخوبی رصد کنیم ریشه ی این فقر جوامع انسانی چیست که این انسان ها رنج میبرند؟ حتما حکومت هایی خواهیم یافت که آن حکومت ها ریشه در سرمایه داری دارند سرمایه داری قالب همه چیز را کالای خود میبیبند حتی دانش و علم را تا چه رسد به انسان را که صاحب علم و دانش باشد. این نگاه منفعت طلبی، این نگاه سود محوری، این نگاه کالا اندیشی نسبت به همه چیز این برخاسته از سرمایه سوسیالیسم و سرمایه داری کاپیتالیسمی غرب است که نشئت پیدا کرده در سرمایه داری حتی کومونستی شرقی آنها هم این روش را دارند آنها آنقدر به سود می اندیشند و آنقدر توسعه را در راستای خود خواهی وخودطلبی محور می کنند، که دیگر انسان را فراموش کردند و انسانیت رخت بربسته. در جوامع این سرمایه داری غلط است و بنده بر این باورم سرمایه داری حاکم در جهان ریشه ی مفسد هاست انسان را خرد کرده است وانسان را بی اعتبار ساخته است سرمایه داری حاکم برجهان به چیزی که نمی اندیشد انسان و روابط انسانی و مناسبات انسانی در جامعه است. من بعنوان یک توانمند اقتصادی بعنوان یک فردیکه سرمایه در دست دارم از سرمایه داری حاکم برجهان تبعیت نمی کنم من از سرمایه داری حاکم پیروی نمی کنم بلکه سرمایه داری را الهی تعریف کردم و برتعریف خودم با توجه به فعالیت های اقتصادی به سرمایه داری الهی عینیت بخشیدم کارخانه من و کارخانه و محل کارکسب وکار تنها نیست بلکه یک دانشگاست که در او تولید عشق امید وزندگی برای انسانها میشود.