تغییر نگرش خانواده ها نسبت معلولیت
به نام خدا و با یاد راه خدا
غالب اوقات و در اکثر مجامع که همایش ها را برگزار می کنند بحث توانمندی اجتماعی و تقویت روحی شخص معلول است همین شخصی که محدودیت تن دارد، اما همه غافل ماندند از اینکه در درجه اول مادرو پدری که بچه ی معلول دارند باید توان بخشی شوند، باید نگرش آن را درستش کنیم. من بارها شاهد بودم پدر و مادری که مخصوصا مادرانی که بچه ی کوچیک خودشان را سه ساله چهارساله هفت ساله بعلت معلولیت بغل گرفتن در تشکل مردمی ما کانون معلولین آمده اند، بصراحت اعلام کرده من نمیدانم من یا پدر این چه گناهی کرده ایم؟که خداوند این مصیبت رو روی دست ما گذاشت ؟بچه همینجور به گویش مادرش ، به دهان مادرش نگاه میکند.
حالا شما فکر میکنید معلولیت محدودیت تن است عامل سازندگیست معلولین بیشتر از دیگران می توانند سازنده تر باشند از این گونه برخورد مادر و پدر با بچه ی معلولش حاصل میشود؟ او خودش نگرش جامعه دیدن این خیریه ها که در جامعه بسیار زیاد است وبرخورد مردم که سروپا ترحم آمیز با ما معلول هست و بادیدن پدرو مادر بچه ی معلول ، با دیدن متکدیان که دارای معلولیت هستند و در جامعه به نمایش می گذارند تا جلب ترحم کنند همه ی این ها را شاهد هست خود مادر یا پدر معلول احساس می کند یه مصیبت روی دستش هست پدران و مادران جامعه را با تغییر نگرش در جامعه و با برنامه های صحیح علی الخصوص از طریق رسانه ها آشنا کرد ودر درجه اول آنها را روانبخشی کرد تا آنها بتوانند بهترین بستر ساز در کانون خانواده برای بچه معلول در بیرون منزل و خانواده باشند و دولت ها باید جامعه را توام با فرصت های برابرکنند و بستر آموزشی را بسازن. برویم به امید روزی که سازمان بهزیستی به معنای واقعی بهزیستی وار عمل نماید.